بادوستم رفته بودیم دکتر,دکتر میگه دوسشی .

گفتم پ نه پ:مادرشم آومدم وقتی میخوای سوزن بزنیش نترسه

رفته بودم سلمونی,بغل دستیم میپرسه میخوای مو هاتو کوتاه کنی.

گفتم پ نه پ:منتظرم پخت نون شروع شه نون بگیرم

تودانشگاه داشتم مطالب مهم درسو روی یه برگه یاداشت میکردم,دختره می پرسه داری نکته برداری میکنی.

گفتم پ نه پ:دارم واست نامه عاشقانه می نویسم

با داداشم رفته بودیم کنار ساحل دریا ,داداشم میکه لاک پشتو داره یواش یواش راه میره.

گفتم پ نه پ:داره واست مانکن میرخصه

قاسم با جواد میرن تو باغ همسایه.

قاسم:من میرم بالای درخت اگه صا حب باغ آومد منو صدا بزن

جواد:بگم قاسم

قاسم:پ نه پ:بلند صدا بزن دزد,دزد,دزد

نظرات شما عزیزان:

آرمیتا

ساعت14:32---10 اسفند 1390

خسته نباشید واقعا جالب بود ممنون
پاسخ:مرسی

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: